نفت در ایران قدیم
کاوشهای باستانشناسان محقق داشته که از زمان سومریان در شوش قیر مورد استفاده بوده است به این صورت که قیر را به جای ملات بین سنگها و آجرهایی که در عمارت کار به کار میبردند استفاده میکردند و همچنین جواهرات را بوسیلۀ تکههای قیر نصب میکردند و کشتیها و ظروف سفالین را با قیر میاندودند تا آب به آنها سرایت نکند.
[...] آنچه مسلم است در اوستا نفت به معنای روغن معدنی آمده و در دوره هخامنشیان نفت برای روشنایی و مقاصد طبی استعمال میشده است. ایرانیان که آتش را جزء عناصر مقدس دانسته و احترام میکردند، گاز نفت را که در پارهای جاها از زمین خارج میشد مشتعل کرده و چون همیشه میسوخت، در نظر آنان «آتش جاودان» بهشمار میآمد و در نقاطی که این آتش دیده میشد آتشگاه بنا میکردند. در آران (بادکوبه) و دامغان و بلخ و مسجد سلیمان اینگونه آتشکدهها وجود داشته است.
[...] هرودت در تاریخ خود راجع به نفت ایران چنین مینویسد: «در ۲۲ کیلومتری شوش محلی است که اردریکا نام دارد. در اینجا چاههای است که با چرخ و خیک از آن نفت و قیر و نمک بیرون آورده در مخزن میریزند و پس از چندی قیر و نمک تهنشین میشود و نفت به شکل مایع باقی میماند.»
[...] مورخ رومی به نام آمیانوس مارسلینوس که همراه ژولین امپراطور روم به جنگ شاهپور دوم آمده چنین مینویسد: « ایرانیان برگهای گیاه مخصوص را در روغن خیس میکردند سپس مایع دیگری بهنام نفت بر آن میافزودند. آنگاه تیرهای جنگی خود را در آن گذارده آتش میزدند و به طرف دشمن پرتاب میکردند و دقت میکردند کمان را آهسته رها کنند تا تیر به سرعت پرتاب نگردد و اتش آن خاموش نشود. این تیرها به هرجا میرسید ایجاد آتشسوزی میکرد و آتش آن با آب خاموش نمیشد و فقط ریگ و شن آن حریق را میخواباند.»
[...] یاقوت حموی در معجمالبلدان راجع به نفت بادکوبه چنین مینویسد: «بادکوبه در ایالت شیروان نزدیک دربند است. در این شهر چشمۀ بزرگی از نفت است که روزی هزار درهم نفت میدهد. کنار آن چشمۀ دیگری از نفت سفید است که مانند روغن زیبق است و شب و روز جاری است و عایدی این چشمه هم مانند چشمۀ اولی است. بازرگان موثقی به من گفت که در آنجا از یک قطعه زمین شعلۀ آتش جاودان برمیخیزد و هیچگاه خاموش نمیشود.»